بررسی سیمای عجوزه در ادب فارسی
نویسندگان
چکیده
در گستره ادبیات فارسی، زن با چهره هایی گوناگون چون معشوق، همسر، مادر، دختر، کنیز، و پیرزن (عجوزه) حضور دارد، اما در بسیاری از موارد، این چهره رنگی منفی گرفته و به صورت عامل مکر و فریب، فتنه اجتماع، و ابزار دست مردان روزگار نمایان شده است.این پژوهش، که به صورت توصیفی و کتابخانه ای انجام شده، در پی آن است تا با نشان دادن نقش های گوناگون پیرزنان، هم چون عارف، متوکل، شجاع، مبارز، نابخرد، داستان گو، محتاله، دلاله، و جادوگر، در لابه لای متون ادب فارسی، همانندسازی دنیا به عجوزه هزارداماد را توجیه کند.
منابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
مطالعات اجتماعی - روانشناختی زنانجلد ۸، شماره ۳، صفحات ۰-۰
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023